راز نوشت

اینجا زنی از رازهایش می گوید...

راز نوشت

اینجا زنی از رازهایش می گوید...

شاید روزها سخت است، شاید لحظه ها جان میکاهند تا بگذرند، اما میگذرند...
و من اینجا در آستانه ی نه فصلی سرد ، در آستانه ی یک عمر سخت ایستاده ام!

اقدام برای نی نی دار شدن

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۰۷ ب.ظ

سلام

ممنون از تمام همراهان و دوستان خوبم 
دیشب ماهان از بجنورد امد با کمر درد و گردن درد 
اینم از شانس من 
امروز صبح اولین کاری که کردم رفتم ازمایشگاه برای ازمایش تیروئید  که هورمونهام کنترل بشه که اگه خدا بخواد تا 3ماه اینده برای بارداری و پسر کوچولوم مشکلی پیش نیاد
دارم داروهام و به موقعه مصرف می کنم که گل پسرم سالم و سرحال بدنیا بیاد 
و خودم هم تو دوران بارداری دچار مشکل نشم 
ماهان هنوز نمی دونه من اقدام به کارهای اولیه بارداری کردم فقط همیشه سراغ گل پسرش رو می گیره و منم می گم بچه نمی خوام 
نمی دونم وقتی بفهمه باردارم چه حالی بهش دست میده ایا خوشحاله یا ناراحت هر چه هست اون بچه ی من هست و من منتظر بودنشم و برای من کاملا خوشایند هست 
حوریا جان من هم مسافرته هنوز و یکسره زنگ بزنه که این خریدم و اون خریدم 
بازم از بودن همتون ممنونم خوشحالم بابت همراهیتون 
  • ستاره

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی