نمی دونم چرا اینقدر بی حوصله ام
سلام
خوبین من خوبم ولی نمی دونم چم هست صبح کلی تو کلینیک مسخره بازی در اوردم و خندیدم ولی الان نمی دونم چرا بی حوصله و تنبلم دستم یک مدتی هست به دوخت نمیره ....!نمی دونم چکار کنم هم به پول نیاز دارم و هم کلی سفارش دارم حالم خوبه ولی باز هم نمی دونم چرا اینقدر تنبلم
فردا رو هم مرخصی گرفتم کلی دروغ و کلک زدم که بتونم این مرخصی رو بگیرم واقعا کم اوردم ...
کلی با خوشحالی از کلینیک اومدم بیرون تومترو کلی به سارا خندیدم و اراجیف گفتم ..و بعدش از بچه ها خداحافظی کردم و رفتم سوار واحد شدم
یک هو گوشیم و که برداشتم دیدم ماهان زنگ زده 2بار زنگیدم دیدم در دسترس نیست گوشی خودمهم خاموش شد ....
دیگه هیچی رسیدم خونه ..وای زمستون چقدر سخته لباس پوشیدن و در اوردن کلی مراسم و وقت می خوات ...
الان جالب اینکه من خنثی هستم نه مثل ادمیزاد سرماییم ونه گرمایی ...
زمستون از سرما نالان هستم تابستون از گرما ...نخندین دست خودم تیست بخدا دیگه ...
لباسامو که در اوردم مثل قحطی زده ها دنبال چیزی برای خوردن بودم یکم کیک خوردم و حرفهای حوریا شنیده نشنیده شنیدم و رفتم لب تاب رو برداشتم و دراز کشیدم وبلاگ دوستان رو خوندم و دیگه بعدش حس کردم چشمام داره سنگین میشه رفتم گرفتم خوابیدم
امروز راحت خوابیدم بدون اینکه فکر کنم باید زودتر بیدار شم حدود 1:30 خوابیدم باز هم برای من کم خواب غنیمت ...
دیگه با فشار دستشویی از خواب بیدار شدم ..این دیگه چیه بخدا وقتی راحت خوابی این مثانه ی لعنتی یادش میاد که باید کار کنه لامصب اینم دیگ با من سر ناسا زگاری داره
دیگه بلند شدن همانا و رفتن سوپر مارکت همانا و خرید برای خونه
بعدشم پختن شام و شستن دستشویی
الان هم حوصله ام سر رفته و کارهای دوختام عقبه
نمی دونم چرا بی انگیزه شدم ...ولی مطمئنم من می تونم ودوباره می تونم پی گیر کارهام باشم
عاقا من نمی دونم چرا ملت وقتی از مغازه چیزی می خرن با داشتن این همه ایراد هیچی نمی گن چرا بخاطر یک ذره پولی که به ما خیاطها می دن یک جوری ایراد میگیرن که هر که ندونه فکر می کنه طرف مانکنه و ایراد از خیاطه بعدشم با اون همه ایراد اندامی جوری ایرد اط کاط میگیرن که بشدت پولشون رو حلال می کن عاقاانصاف هم خوب پیزی هست بخدا ...
- ۹۵/۰۹/۰۶