برام دعا کنید شاید روزهای سختم یکم سختیشون کم بشه
سلام
دوستای خوب و همراههای خوبم سلام
از دیشب که حالم خیلی خیلی بد بود این روزها شبها مجموعه کتابهای هری پاتر رو می خونم و الان جلد دومش هستم بنام تالار اسرار
کتابش خیلی قشنگتر از مجموعه ی داستانیش هست
دیشب از ماهان حرفهایی شنیدم که نباید می شنیدم با حرفهاش خیلی من رو ازار داد
منم که درسته داداش و خواهر دارم ولی نمی تونم برم پیش هیچ کدومشون و درد دل کنم
اخه خود کرده را تدبیر نیست
نمی تونم خونسرد و بی تفاوت باشم ادم خونسرد و سیاست مداری نیستم و زود عصبی میشم
منتظر وعده ی خدا هستم ببینم کی می خواد دست رحمتش رو بر سر من بکشه
بعضی وقتها هم فکر می کنم خدا من رو فراوش کرده
بالاخره من منتظره وعده های خداوندی هستم و خودش گفته که خلف وعده نمی کنه
برام دعا کنید که ترفیع بگیرم تومحل کارم چون خیلی تاثیر داره دوستان بهتر این رو می دونن
حرفش پیش اومده خدا کنه کسی زیر اب نزنه
حالم از نظر روحی روبه راه نیست
بعضی وقتها تنهایی رو به همه ترجیح می دم موجود بی ازاری هست این تنهایی ازاری که ادمهای دور و برت بهت می رسونن اون نمی رسونه نه با حرف نه با رفتار
ای کاش یک روز بشه بیم از خوشحالیام بنویسم ای کاش و دیگه اینجا ناله نکنم
بازهم خدا رو شکر اینجا هست و من از برادر زاده ی خوبم لعیا ممنونم که اینجا رو به من معرفی کرد
و در ادامه از تمام دوست جونیهام ممنونم که به من لطف دارن و همراهیم می کنن
- ۹۵/۱۱/۰۵