راز نوشت

اینجا زنی از رازهایش می گوید...

راز نوشت

اینجا زنی از رازهایش می گوید...

شاید روزها سخت است، شاید لحظه ها جان میکاهند تا بگذرند، اما میگذرند...
و من اینجا در آستانه ی نه فصلی سرد ، در آستانه ی یک عمر سخت ایستاده ام!

ترس و باز هم ترس

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۳۶ ق.ظ

سلام 

به تمام دوستهای خوب و مهربانم
اره ترس اینده تمام وجودم رو گرفته با خودم حداکثر ضرر و حداقل منفعت رو سنجیدم 
حداکثر ضرر اینکه من می مونم و دوتا بچه و حداقل منفعت اینکه هم حوریا تنها نیست و هم من برای زمان پیر شدنم تنها نمی مونم 
شاید هم ماهان نپذیره حرف بچه رو همیشه می زنه و چون فکر می کنه من بچه نمی خوام شاید حرفش جدی نباشه ولی چند سال پیش ماهان اصلا می گفت بچه مطلقا نباید داشته باشیم الان هم چه شوخی و چه جدی من تصمیم خودم رو گرفتم و خدا بزرگه و توکل بر خدا 
مشکل بعدیم حوریا هست که یکمقدار سر خود شده و کنترلش سخت شده یکسره دوست داره با دوستاش بیرون باشه یعنی میشه گفت از هفت روز هفته چهار روزش 
دیروز نشستم با حوریا کلی حرف زدم شاید بفهمه و سر عقل بیاد 
از دیروز هم سیاتیکم عود کرده و الان با هزار بدبختی سر کارم نشستم و از شدت درد به خودم می پیچم 
حوریا شده معظل بزرگ زندگیم کم دردسر دارم اینم روش نمی دونم این چه سنی هست و با خودم هر چه گذشته رو کنکاش می کنم چیزی از این کارهایی که الان حوریا می کنه رو انجام ندادم می دونم دوره یما و اینا خیلی با هم تفاوت داره ما کجا و اینها کجا فکرشون رفتارشون واقعا برام عجیبه تازه فکر کنید من که همه فکر می کنن من و حوریا خواهریم وای به حال اونایی که تفاوت سنیشون خیلی بیشتر هست اونا چه مشکلاتی دارن الله یعلم 
این دوستای اجتماعی رو چه کنم که در رنگهای مختلف هستن 
چه جوری حالیش کنم بابا اینها عاشق نیستن اینها فکرشون یک چیز دیگه است 
  • ستاره

نظرات  (۲)

یه جمله ی کلیشه ای ولی واقع گرایانه . اقتضای سنشونه ! باید باهاش دوست و رفیق شی تا از این دوره به سلامت بگذره 
پاسخ:
ممنونم اوا جون که همراه منی 
کم اوردم بخدا با حوریا لجباز هست از خانواده دوری می کنه و بیشتر دوست داره با دوستاش وقت بگذرونه 
مثل سابق هم دل به درس نمی ده 
ماشالله اینقدر حاضر جواب هست که نگو 
  • نویسنده: آندیـ ـا
  • ستاره جون عزیزم امیدوارم هر اونچه که به صلاحتونه براتون پیش بیاد...
    درباره دخترت هم عزیزم باید بگم که این دوره هم میگذره...
    نگران نباش.
    بیشتر به فکر خودت و سلامتیت باش عزیزدلم..

    پاسخ:
    سلام اندیا جان ممنونم از همراهیت 
    خدا کنه این دوره بگذره و استرسش تموم شه 
    ممنون عزیزم لطف داری

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی