این روزهای ما و شلوغیها و انتخابات
چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۰ ب.ظ
سلام
دارم این روزها نوشته های روژین عزیز که به رحمت خدا رفته رو می خونم و چقدر تحت تاثیر قرار گرفتم ای کاش زودتر با نوشته هاش اشنا می شدم و لحظه هاش و باهاش سر می کردم ای کاش اون روزها می شناختمش و برای تسکین دردهاش براش دعا می کردم
و چقدر دنیای ما کوچک و روزهای ما کوتاه
و چقدر متاسفم برای روژین عزیز
راحت شدی عزیزم از دردهایت و چقدر قلب تو مهربان و زیبا بود کاش همه قدر لحظه هایشان را بدانند و الان که زیر این خاک سرد خوابیدی برات ارزوی مغفرت و ارامش ابدی رو از خدا دارم
این روزها مشهد بعد از اون همه تکان و زمین لرزه یک باره دیگر شروع به لرزش کرد بخاطر این انتخابات
نمی دونم فاز این شلوغیها چی هست اومدن بیرون و رقصیدن و پایکوبی و فحش و ناسزا گفتن به همدیگر و چیزهای دیگه
نمی دونم اینجا تو این لحظات کسی یادی از کوروش کبیر و فرهنگ چند هزارساله ی ایران و عجز و لابه که اعراب فرهنگ مارو به گند کشیدن و ما رو به انحطاط اخلاقی و فرهنگی رسوندن کجا رفتن که الان یاد فرهنگشون نمی کنن
ولی خوب به این ملت که سردمدارهای عزیزشون فرهنگ مناظره رو ندارن چه میشه گفت
میگن مناظره نه بابا باید اسمش رو گیس و گیس کشی گذاشت
افتادن به جون هم مثل خروس جنگی هیچ کس یک برنامه ی درست و حسابی نداشت فقط گفت تو فلان کارو کردی اون یکی گفت تو بهمان چیز رو دزدیدی
بعد ما انتظارمون میشه که جوانهامون با فرهنگ بار بیان
خیابان هر رو بستن با رقص و پایکوبی و فحش و ناسزا به همدیگر
الام من تو فکرم اگر یمک مریضه بد احوال بخواد برسه بیمارستان تا برسه مرده و الفاتحه
جایی اتش بگیره خاکستر میشه بعد گروه امداد می تونه برسه
اینها هم بکنار اخه چرا به همدیگه توهین می کنین ؟ چرا همدیگر رو ترور شخصیت می کنین ؟
این انتخابات هست یا جنگ داخلی
دیشب خواهرم تعریف می کرد با برادرزاده ام و داداشم رفتن سجاد و احمد اباد می گن گارد ویژه ریخته تو خیابون و با پاتوم می زدن بچه ها رو در حدی بود که خواهرم می گفت احمد من ولعیا رو به سینه یدیوار چسبوند و خودش رو بین ما و بقیه حایل کرد که ظربه ای نخوریم
اخه این چه کاریه سال 88 کم جون کشته شدن کم جون از بین رفتن
این بود فرهنگ ایران ما متاسفم زمانی که اروپا همدیگر رو لت و پار می کردن ما بزرگترین تمدن رو داشتیم ما از این تمدن الان چی داریم جزو جهان سوم هستیم
یکی داد می زنه ازادی و دیگری داد می زنه باید بین زن و مرد دیوار کشید
چندین سال هست از فساد اجتماعی و اقتصادی حرف می زن و کاری از پیش نمی برن
چرا فحشا زیاد شده چرا جونها به جای ازدواج و تشکیل خانواده برای ارضای میل جنسی دست به کارهای دیگه زدن چرا اعتیادزیاد شده چرا روانگردانها زیاد شدن
ببینم درد اینها چیه ؟
چرا تفریح قشنگی نداریم چرا باید به بهانه ی انتخابات ملت بریزن تو خیابون و شادی کنن
ما یاد گرفتیم فقط حزن و اندوه رو ده روز ده روز بگیریم و اعیاد بزرگ مثل عید غدیر نیمه ی شعبان رو به یک روز تموم می کنیم اخه ده روز عاشورارو همه قبول دارن و یک ده ی خود جوشی هست ولی ده ی فاطمیه ده ی محسنیه و و و
اخه اینها رو از کجا اوردین نمی دونم چرا ما اینقدر افراط و تفریط داریم
باز هم خدا بخیر کنه و حادثه ی 88 باز هم به وقوع نیفته
وما بمونیم و فرهنگ غنی شده ی 2500ساله ی ایران
- ۹۶/۰۲/۲۷